|
تعداد بازدید:
5230
| تاریخ درج : سه شنبه 7 خرداد سال 1392
|
|
بابا جون
نمیدونم صدامو میشنوی یا نه
حتما میشنوی آخه مامان میگه بابا همیشه پیشته همیشه صداتو میشنوه
باباجون پس کجایی؟؟چرا نمیبینمت؟؟؟
یه سال پیش یه عده آدم بد تو رو ازم گرفتن
مگه خودشون دختر ندارن بابا ؟
آدم بدا از ما چی ميخوان چرا همش باباهای ما رو می گيرن ؟!
از وقتی تو رفتی ، مامان يواشكی گريه میکنه
و از این طرف به من دلداری میده که گریه نکنم و آروم باشم
اما نمی دونه كه شبا وقتی اشك می ريزه من نگاش می كنم .
خيلی دلتنگتم بابايی .
رفتنت طولانی شده همش به خودم می گم اگه تا 100 بشمرم بابايی مياد
بيشتر از 100 تا روز رو شمردم ولی نيومدی بابا...
مگه خودت دلتتنگم نمی شی ؟
نكنه دختر بدی بودم ، اذيتت كردم ، باهام قهری ؟
ولی آشتی كه شبا به خوابم می آيی
خونت رو عوض كردی رفتی به يه جای قشنگ
همسايه ی خدا شدی كاش هر چه زودتر ما رو هم می بردی
همیشه نقاشی اونجایی که هستی رو میکشم
و خودم ومامانی رو کنارت قرار ميدم .
بابایی تو که نیستی آقا خیلی هوامونو داره ، همش ازت تعریف میکنه .
میگه جای بابات توی بهشته ، خوشبحالت که
همچین بابایی داری که همه بهش افتخار میکنن .
آقا رو خیلی دوس دارم
خیلیا میخوان اذیتش کنن ولی اون صبر میکنه
من صبر رو از اون یاد گرفتم
آخه اون تو دلش پر غمه ولی چهرش نورانی و خندونه .
میخوام درس بخونم و مثل شما و عمو مصطفی بشم
میخوام مثل شما مهندس برق بشم .
بابایی نگران کشورمون هم نباش
آخه از وقتی تو رفتی پیش خدا تازه فهمیدم که
ایران پره از کسایی که مثل شمان
و کسایی که میخوان مثل شما بشن و راهتون رو ادامه بدن ....
اگه بودی نميذاشتی توی اين روز عيدی ، چشای دخترت بارونی شه
و آه و حسرت نداشتن تو به دلش باشه .
ولی نيستی بابا نيستی تا يه بار ديگه دنبالم كنی
و با شيطنت پدرونه ات منو برنده ی بازی هامون كنی
و مثه هميشه خودت بازنده بشی ....
ولی بابا تو بردی از خيليا
از اونايی كه پشت آقا رو خالی كردن
حتی از آدم بدايی كه فك می كردن با شهيد كردنت برنده می شن .
روزت مبارك بابايی ناز آرميتا
با تشکر از وبلاگ قطعه اصحاب شهدا که زحمت تهیه ی این مقاله را کشیده اند.
|
|
|
نویسنده: |
سایه
|
|
تاریخ : |
1392/03/07
|
|
آرمیتای عزیزم بابای نازت همسایه ی خداست ی روز هممون میریم ولی تو بابای مهربونت میاد جلوت خوشبحالت واقعاً خوشبحالت. کاشکی بدونه که ما هم خیلی دوسش داریم خیلی...
|
|
|
|
|
نویسنده: |
غلی
|
|
تاریخ : |
1392/03/08
|
|
بمیرم برات آرمیتای گلم.مطمئن باش بابات صداتو میشنوه و همیشه کنارته.
|
|
|
|
|
نویسنده: |
دلـــ
|
|
تاریخ : |
1392/03/09
|
|
قربون اون چشم های غمگینت بشم،غصه نخور آرمیتا جان... :(
|
|
|
|
|
نویسنده: |
شیلا
|
|
تاریخ : |
1392/03/21
|
|
محاله من بیام سایت شهید رضاییو گریه نکنم من دلم تنگ میشه خدا به داد خانوادش برسه
|
|
|
|
|
نویسنده: |
مائده
|
|
تاریخ : |
1392/03/26
|
|
عزیزدلم ارمیتا جون غصه نخور- قربون اون چشمای خوشکلت برم- بابایی همیشه کنارته وهواتوداره- خدالعنت کنه اونایی روکه باباتو ازت گرفتن عزیزم...
|
|
|
|
|
نویسنده: |
مائده
|
|
تاریخ : |
1392/03/27
|
|
ایشاله بتونیم راه شهدا رو ادامه بدیم و دینی که به گردنمون دارن رو به درستی ادا کنیم.
|
|
|
|
|
نویسنده: |
ho590
|
|
تاریخ : |
1392/04/04
|
|
خیلی دوست داریم آرمیتا جان
http://www.sarbazeakhar.ir
|
|
|
|
|
نویسنده: |
آرالیا
|
|
تاریخ : |
1392/04/04
|
|
منم تصمیم گرفتم راه شهدای هسته ای ر پیش بگبرم با اینکه ی دخترم ولی مطمئنم دختر بودنم مانع این تصمیمم نمیشه armitarezaeenejd.blogfa.com
|
|
|
|
|
نویسنده: |
بنده خدا
|
|
تاریخ : |
1392/04/08
|
|
تو واقعادخترپاکی هستی باباهیچ وقت فراموشت نمیکنه وهروقت صداش کنی اون صداتومیشنوه
|
|
|
|
|
نویسنده: |
فاطمه
|
|
تاریخ : |
1393/04/01
|
|
سلام آرمیتا جون بدون همه بهت حسودی میکنند که همچین بابای خوبی داری آرمیتا خیلی دوست دارم به به بابات افتخار میکنم بدون بابایی همیشه کنارته
|
|
|
|
|
|